آبانگان از جشنهای زیبای ایرانی است که به جهت پاسداشت آفرینش آب و ستایش «آناهیتا»، ایزدبانوی آبهای روان، در روز دهم آبان برگزار میشود.
جشن آبانگان از جشنهای دوازدهگانه ایران باستان به شمار میآید که در روز دهم آبان (آبان روز از آبان ماه) برگزار میشود. این جشن در نکوداشت «آناهیتا» فرشته موکل بر آب پدید آمد که ایزدبانویی بسیار برجسته در فرهنگ پارسی بوده است و در اعتقاد پارسیان، برف و باران و تگرگ را به فرمان اهورا مزدا بر زمین فرو میبارد.
در آیین ایرانیان باستان، عناصر چهارگانه (آب، آتش، خاک و هوا) بهعنوان پایههای نخستین زندگی، بسیار مقدس هستند و آلوده کردن آنها گناهی بزرگ و نابخشودنی قلمداد میشود. ایرانیان ژرفاندیش پس از آتش، آب را مهمترین عنصر حیات دانسته و حتی در آب روان، خود را شستوشو نمیدادند تا به ناپاکی آلودهاش نسازند.
جشن آبانگان نیز فرصتی برای یادآوری ارزش آب بهعنوان مایه حیات و آبادانی و برکت است و سپس، شکرگزاری از این نعمت به درگاه آفریدگار، تا آب فراوان بفرستد و از آن نگهداری کند. این جشن در کنار جویها و نهرها و قناتها برگزار میشود و چون دیگر آیینهای ایرانیان، نیایش و ستایش پرودگار با گردهمایی مردم، شادی و تفریح و دستگیری از نیازمندان همراه است. در این نوشتار با فلسفه و تاریخچه جشن آبانگان و آیین برگزاری آن بیشتر آشنا خواهید شد.
هرآنچه از جشن آبانگان باید بدانید:
جشن آبانگان چیست؟
آبانگان یکی از جشنهای دوازدهگانه سال در ایران باستان است که در آبان روز از آبان ماه (روز دهم آبان ماه یزدگردی و چهارم آبان کنونی) برگزار میشود. این جشن در گرامیداشت و ستایش «ایزدبانو آناهید» ایزد آبهای روان شکل گرفته است؛ ایزدبانویی که چشمه حیات از او میجوشید و بسیار موردعلاقه و احترام ایرانیان باستان بود.
پارسیان و بهویژه زنان و دختران، در جشن آبانگان در کنار نهرها و رودها و قناتها گرد هم میآیند و ضمن گرامیداشت ایزدبانوی آبهای روان، به ستایش اهورامزدا میپردازند و از وی طلب آب فراوان و نگهداری از آبهای موجود را دارند. پس از نیایش و خواندن «اوستای آبزور» که به آب و آبان وابسته است، جشن و سرور و شادمانی آغاز میشود.
ایرانیان باستان آب را دومین عنصر مقدس پس از آتش و یکی از پایههای نخست زندگی میدانستند که مظهر پاکی بود و آلوده کردن آن گناهی نابخشودنی به حساب میآمد
در ایران پیش از اسلام و آیینهای دین زرتشت، آب را دومین آفریده از آفریدگان هفتگانه و در کنار آتش، خاک و هوا از پایههای نخست زندگی میدانستند. این عنصر گرانبها و ارزشمند هستی را پس از آتش، مقدسترین عنصر آفرینش نیز معرفی میکنند. بر این اساس، آب مظهر پاکی است که هرگز نباید به پلیدیها آلوده گردد. در باور نیاکان ایران زمین، دو فرشته به نامهای اپام نپات (Apam napat) و آناهیتا (Anahita) که در فارسی آناهید یا ناهید نیز نامیده میشود، وظیفه پاسداری از آب را بر عهده دارند.
آناهیتا ایزدی محبوب نزد ایرانیان بود و معابد بسیاری برای وی برپا میکردند که عمدتا در همسایگی آب روان قرار داشت. معابد همدان، شوش و کنگاور، از مجللترین معابد آناهیتا به شمار میآید که در این میان، معبد آناهیتا در کنگاور را دومین بنای سنگی باستانی ایران پس از تخت جمشید معرفی میکنند.
از سویی دیگر، تندیسهای باروری که به الهه مادر موسوماند و در ناحیه شوش و تپه سراب کرمانشاه به دست آمده، تجسمی از این ایزدبانوی برجسته است. نقش آناهیتا در آغاز سلسله ساسانی بسیار مهم بوده و ظروفی منقش به تصویر وی وجود دارد که میتواند دلیلی بر این مدعا باشد. سکههایی با نقش این الهه محبوب نیز از عصر اشکانیان به یادگار مانده که تمام این آثار مکشوفه، از اهمیت ایزدبانوی آبها در میان ایرانیان عهد قدیم سخن میگویند.
آناهیتا؛ ایزدبانوی آبهای روان
ناهید، آناهید، آناهیتا یا اَردَویسور آناهیتا (ardwisara Anahita) الهه نگهبان آب ایرانیان، همتای ایرانی «ایشتر» الهه بابلی و «آفرودیت» الهه عشق و زیبایی در یونان باستان محسوب میشود. ایزدبانویی بسیار برجسته و مقدس که سرچشمه همه باروریها معرفی شده و او را ایزد بانوی آبها، نعمت، برکت و آبادانی میدانند. علاوه بر آن، وی را مظهر پاکی و بی آلایشی معرفی میکنند که در اصل رودخانهای بوده و بعد جنبه الوهیت یافت.
ایرانیان اعتقاد دارند که «آناهیتا» بهعنوان فرشته آبها سوار بر گردونهای در آسمان است که چهار اسب سفید (باد، باران، ابر و تگرگ) آن را میکشند. این ایزدبانو نقش مهمی در آیینهای ایرانی دارد و حتی پیشینه ستایش او در فرهنگ پارسی به پیش از ظهور زرتشت میرسد.
یشت پنجم اوستا موسوم به «آبان یَشت» در توصیف و ستایش مقام و منزلت و نیروی این ایزدبانو است. در آبان یشت که از باستانیترین و طولانیترین یشتهای اوستا است آناهیتا زنی جوان، زیبا چهره، خوش اندام و بلند بالا، با بازوان سپید و اندامی برازنده، کمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاجی زرین با ۱۰۰ ستاره هشت گوش بر سر، جامهای زرین و پرچین از پوست سگ آبی و کفشهایی درخشان در پا توصیف میشود.
در اعتقاد ایرانیان باستان «آناهیتا» ایزدبانوی آبهای روان، زنی خوش چهره و بلند بالا است که در بلندترین طبقه آسمان جای دارد و به فرمان اهورامزدا، برف و باران و تگرگ را بر زمین فرو میبارد
جایگاه او در بلندترین طبقه آسمان است و به فرمان اهورا مزدا و از فراز ابرهای آسمان، باران و برف و تگرگ را فرو میبارد. گفته میشود ایزدبانوی آبها بر کرانه هر دریاچهای، خانهای آراسته با ۱۰۰ پنجره درخشان و ۱۰۰۰ ستون خوشتراش دارد.
در گزیدهای از «اوستای آبزور» در ستایش ایزدبانوی آناهیتا و احترام آب آمده است:
میستایم اردویسور آناهیتا را که در همه جا گسترده است و تندرستی بخش است و بداندیشان را دشمن است و اهورایی کیش است و در خور ستایش و نیایش در جهان مادی است. آن پاکی که جانافزاست، پاکی که فزاینده گله و رمه است، آن پاکی که گیتی افزاست، پاکی که خواسته افزاست، پاکی که کشور افزاست. اردويسور آناهيتا که داراى هزارها درياچه و هزارها نهر است که هر يک از اين درياچه و نهرها بهاندازه ۴۰ روز راه هست براى کسى که با اسب راهوارى براند.
آب ما، از آن بدانديش نيست، از آن بدگو نيست، از آن بدکردار نيست، از آن بدبين نيست، از آن کسى که دوست را بيازارد نيست، از آن کسى که همراهان را بيازارد نيست، از آن کسى که کارکن را بيازارد نيست، از آن کسى که خويشان را بيازارد نيست.
اى آب ستوده، به من بزرگترين دارشها (نعمتها)، تن درست و اندام درست ارزانى دار. اى آب ستوده، به من خواسته فراوان ببخش، گله و رمه گوناگون و فرزندان دلير همان گونه که پيش از من به کسانى که از تو خواستند، بخشيدى.
فلسفه جشن آبانگان
آب را اولین عنصر حیات میدانند که حتی پیش از خاک به وجود آمده و در تمام مذاهب و فرهنگها به آن نگاه ویژه و بعضا مقدسی دارند. بشر در تمام طول تاریخ خود بهدنبال نوشیدن آب حیات بود که عمر جاودانه و جوانی لایزال برایش به ارمغان بیاورد. اهمیت نمادین آب در زندگی انسان نیز فارغ از مایه حیات بودن، با اعمالی مثل وضو، غسل، تطهیر، غسل تعمید، شستوشوی اموات و خرده فرهنگهایی چون از آب گذشتن، آب پاشيدن بهدنبال مسافر یا آب پاشيدن بر گور آشکار میشود.
در فرهنگ کهن ایران زمین نیز آب مظهر حیات، پاکی، برکت، روشنی و آبادانی است. گذشتن از آب در فرهنگ باستانی ایرانیان بهمعنای تولدی تازه بود و اغلب قهرمانان پیش از موفقیت آن را انجام میدادند. چنانچه در اساطیر ایرانی آمده که زرتشت پیامبر راستین پارسی، پیش از ملاقات با امشاسپند، از آب گذر کرد.
در باب اهمیت به قداست و ارزشمندی آب، در اوستا چنین اشاره میشود:
به سرچشمه آب درود میفرستیم، به گذرهای آب درود میفرستیم، به کوههایی که از بالای آنها آب جاری است درود میفرستیم، به دریاچهها و استخرها درود میفرستیم…
ازاینرو، ایرانیان همواره آب را بهعنوان عنصری حیاتی و مقدس، پاس داشته و آفرینش آن را جشن میگرفتند. حرمت عناصر طبیعت و بهویژه آب تا جایی بود که مورخان و اندیشمندان بسیاری نیز از اهمیت آب برای ایرانیان سخن گفتهاند. «آرتور کریستین سن» ایرانشناس معروف دانمارکی در این ارتباط مینویسد:
ایرانیان احترام آب را بیش از هر چیز واجب مىشمرند.
از آنجایی که پیوند با پدیدههای طبیعی و کیهانی و اقلیمی، از مهمترین ویژگیهای جشنهای ایرانی به حساب میآید، فلسفه پیدایش هر جشن نیز بر این اساس تعریف میشود. احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت و پاسداری از محیط زیست را، دیگر ویژگی غیرقابلانکار این جشنهای ملی عنوان میکنند. در این میان آب و آتش مقدسترین مظاهر طبیعت نزد نیاکان نیکاندیش این سرزمین بودند و جایگاه ویژهای نزد آنان داشتند. اهمیت و قداست آب نزد ایرانیان در تعاریف «هرودوت» مورخ بزرگ و مشهور یونانی کاملا آشکار است:
ایرانیان در آب ادرار نمىکنند، آب دهان نمىاندازند و در آب روان دست نمىشویند.
«استرابون» دیگر مورخ و جغرافیدان یونان نیز بر این سخنان صحه میگذارد:
ایرانیان در آب جارى خود را شستوشو نمىدهند. زمانى که ایرانیان به دریاچه یا رود یا چشمهاى مىرسند، گودالهاى بزرگ کنده و قربانى در کنار آن مىکشند و سخت پرواى آن دارند که هرگز خون به آب نیامیزد، چون این کار سبب آلودگى آب خواهد شد. در آن لاشه و مردار نمىاندازند و عموما آنچه ناپاکى است در آن نمىریزند…
بر این اساس مردمان نیکاندیش دیار پارس، همواره قداست و پاکی آب را حفظ کرده و هیچگاه آن را آلوده نمیکردند. از سویی دیگر نیز هرگز آبی را که ویژگی سهگانهاش یعنی رنگ، بو و مزه آن تغییر کرده بود، برای شستوشو و آشامیدن به کار نمیبردند.
تمام این توجهات و ارزشمندی آب برای ایرانیان باستان، فلسفه جشنی شد که نامش را آبانگان گذاشتهاند. آنان دهمین روز ماه و هشتمین ماه سال را در تقویم خورشیدی «آبان» نامگذاری کردند که از ترکیب دو کلمه «آب و ان» تشکیل شده و بهمعنای «آبها» یا «هنگام آب» به کار میرود.
جشن آبانگان در ستایش ایزدبانوی آبهای روان، ارزشمندی آب بهعنوان عنصری پاککننده و انتظار و طلب بارندگی به وجود آمد
آبان روز در آبان ماه نیز چنانچه ذکر شد به یکی از بزرگترین ایزدان مورد ستایش ایرانیان روزگار گذشته اختصاص دارد. ایزدبانو آناهیتا، ایزد سرپرست و نگهبان آبهای روان و ایستا و دریاها و رودها و چشمهسارها است. ایرانیان باستان روز بزرگداشت فرشته موکل آب را با عنوان «آبانگان» جشن میگرفتند.
این نامگذاری را علاوه بر تقدس آب بهعنوان عنصری پاککننده و انتساب آن به ایزد آبها (آناهیتا) از این جهت میدانند که در این ماه از سال انتظار بارندگی نیز داشتند. آنها به کنار نهرها و جویهای آب میرفتند و با ستایش اهورامزدا، از وی درخواست آب فراوان و نگهداری این نعمت را داشتند.
جشن آبانگان چه روزی است؟
جشن آبانگان از جمله جشنهای ماهیانه در ایران باستان است که روز آبان از ماه آبان (آپام) برگزار میشود. ایرانیان از هزارههای دور، هر زمان از سال را که ماه و روز بر هم منطبق میشد، گرامی داشته و به جشن و سرور و پایکوبی و نیایش پرودگار مشغول میشدند.
در گاهشمار زرتشتیان دهمین روز ماه، آبان نام دارد و ازاینرو، آبان روز از آبان ماه، مصادف با روز دهم آبان است؛ اما بر پایه سالنمای رسمی کشور (تقویم هجری خورشیدی)، آبانگان در روز چهارم از ماه آبان واقع شده که مصادف با همان روز آبان از ماه آبان زرتشتیان میشود.
این اختلاف از آنجا ناشی میشود که در گاهشماری جدید، جشن آبانگان ۶ روز به عقب آمد. در سالنمای قدیم همه ماههای سال ۳۰ روز بود و اکنون، ۶ ماهه نخست سال به ۳۱ روز تغییر کرده و ترتیب روزها با گذشته متفاوت شده است.
پیروان این آیین کهن ایران زمین، آبانگان را همچنان گرامی داشته و در آتشکدهها به نیایش میپردازند. همچنین برای گرامیداشت آناهیتا (فرشته نگاهبان آبها) به کنار جویها و نهرها و قناتها رفته، اهورامزدا و آفریدههای نیک او را ستایش کرده و با خواندن اوستای آبزور درخواست فراوانی بارش میکنند.
تاریخچه پیدایش جشن آبانگان
واژه آبان بهمعنای «آبها» و در واقع جمع کلمه آب است که در اوستا و در زبان پهلوی «آپ»، در زبان سانسکریت «آپه» و در فارسی هخامنشی «آپی» تلفظ میشد. این واژه مقدس، در جایجای اوستا ستوده شده و «اردویسور آناهیتا» بهعنوان ایزد نگهبان آبها ستایش میشود. پنجمین یشت و یکی از طولانیترین و قدیمیترین یشتها «آبان یشت» نیز به ستایش آناهید اختصاص دارد.
ایزدبانویی مقدس که چون بیشتر خدایان، پس از زرتشت، جایگاه ایزدی یافت و «جان افزا» لقب گرفت و او را فزاینده ثروت، مملکت، برکت و نعمت میدانند. ناهید نیایشگاههای ویژه خود را داشت که بنا به ماهیت این الهه، در نزدیکی رودخانه یا چشمهای ساخته میشد. میگویند زیارتگاههایی که اکنون با اسامی زنانه یا بیبی شناخته میشوند و معمولا در کنار آنها آبی جاری است، میتوانند بازمانده همان نیایشگاههای آناهید باشند که در روزگار گذشته این سرزمین وجود داشت.
فارغ از اهمیت آب و ستایش آناهید در پیدایش جشن آبانگان، روایتهای دیگری نیز در تاریخچه این آیین وجود دارد. از جمله نقل است که بهدنبال جنگهای طولانی که بین ایران و توران در گرفت، افراسیاب دستور به ویرانی نهرها و کاریزها داد و پس از پایان جنگ «زَو» پسر طهماسب، به لایروبی مجدد این نهرها امر کرد. پس از آن، آب در کاریزها جاری شد و مردم این نعمت دوباره را جشن گرفتند.
ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «آثارالباقیه» از این داستان و ربط آن به آبانگان میگوید:
آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز «زو» پسر طهماسپ از سلسله پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قناتها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب (ضحاک – آژی دهاک) را اسیر کرده و خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را مالک شوند.
در کتاب جشنهای ایران باستان نیز، در باب تاریخچه جشن آبانگان چنین آمده:
در دوران جنگهای میان ایرانیان و تورانیان، به فرمان افراسیاب کاریزها و نهرهای آب ویران و پر شده بود. زو پسر تهماسب دستور داد تا آن کاریزها را آباد و لایروبی کردند و انهار بزرگ آب روان ساختند و به همهجا ترتیبی داد تا جویهای آب برسد. در این روز بود که به همه مردم کشورها آگاهی رسید که پادشاهی از ضحاک بشد و فریدون به پادشاهی رسید و مردمان پس از دورانی دراز، ایمن و آسوده خاطر شده و به کارهای خود پرداختند.
داستان دیگری که برای جشن آبانگان در تاریخ آمده را به قحطی و خشکسالی هشت ساله ایران زمین نسبت میدهند. نقل است که بهمدت هشت سال در ایران باران نبارید و تلفات بسیاری در زمین و جانداران و انسانها اتفاق افتاد. سرانجام در آبان روز از ماه آبان، درهای آسمان گشوده شد و باران رحمت الهی باریدن گرفت. ایرانیان نیز پایان رنج خشکسالی را جشن گرفتند و آن روز را آبانگان نامیدند.
هاشم رضی خالق کتاب «جشنهای ایران باستان» نیز به این روایت اشاره کرده است:
مدت هشت سال در ایران باران نبارید و بر اثر این مصیبت، خشکسالی و قحطی به وجود آمد. بسیاری از مردمان تلف شدند و بسیاری ترک شهر و دیار کرده و به جاها و سرزمینهایی دیگر رفتند. سرانجام پس از هشت سال، در چنین روزی باران بارید و خشکسالی و بیماری و ناداری و رنج از میان رفت. به همین جهت مردمان این روز را گرامی داشته و هر ساله به جشن و سرور و شادمانی پرداختند.
آیین جشن آبانگان
بنا به متون و منابع تاریخی موجود، شکل برگزاری جشنهای کهن ایران باستان در طول زمان، بعضا دستخوش تغییرات شده و نحوه فعلی و رایج با شکل تاریخی برگزاری آن جشن تفاوت دارد. حال چه جشنهای زندهای چون نوروز که همچنان رایج است و چه جشنهایی که در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شدهاند.
ازاینرو، گفته میشود که جشن آبانگان نیز با تفاصیل و آیینهای ویژهای همراه بوده که به مرور زمان از خاطر رفته و امروزه اثری از یادکرد آن در میان نیست. آنچه از این جشن چون دیگر آیینهای کهن باقی مانده، خوانش سرودهایی از اوستا و دعای آفرینامه و چیدمان سفرهای مقدس با حضور نمادهای امشاسپندان و ایزدبانوی آناهیتا است. برخی اعتقاد دارند که سفرههای نذری تحت عنوان «بی بی» چون «سفره بی بی سهشنبه» که همچنان گاهی برگزار میشوند نیز میتواند بازمانده آیینهای مرتبط با آناهیتا باشد.
در جشن آبانگان، پارسیان چون دیگر آیینها ابتدا به آدریانها (آتشکده یا عبادتگاه) می روند و سپس در کنار جویها و نهرها و قناتها به ستایش پرودگار و دعا و نیایش میپردازند و در نهایت به برپایی جشن و سرور و شادمانی مشغول میشوند.
از آنجایی که این جشن در بزرگداشت ایزدبانوی آبها برگزار میشود، خصوصا زنان و دختران به کنار آبهای جاری چون دریا و رودخانهها رفته و فرشته موکل آب را ستایش میکنند و از اهورامزدا تقاضای برکت و رحمت و فراوانی و نگهداری آب دارند. این آیین امروزه بعضا به مکان آتشکدهها محدود شده و زرتشتیان نواحی مختلف ایران، گاه در کنار جوی یا حوضی کوچک گرد هم آمده و آبانگان را گرامی میدارند.
از دیگر آیینهای مخصوص جشن آبانگان اختصاص این روز به مردان یا زنان بود. اگر در این روز باران میبارید، آبانگان به مردان تعلق میگرفت و آنها تن و جانشان را در آب شستوشو میدادند. چنانچه این روز بدون بارش باران طی میشد، آبانگان را زنانه میدانستند و آنها درون آب میرفتند.
در پایان روایت جشن آبانگان را در ابیات زیر و از زبان شعر بخوانید:
به روز دهم از مه هشتمین
برآسوده از رنجْ تنْ دل ز کین
به ایران به پا شد یکی جشن خوش
همه شاد و خندان و هم باده نوش
به امید پایان آن سال سرد
زمستان تاریک و پر آه و درد
به ایرانسرا تاختند دشمنان
سپاه سیاه اَنیرانیان
همان «بی فَرِ آسیابان نژاد!»
گرفتی ز ایرانیان هرچه شاد
همه رودها خشک و هم ناپدید
تو گویی یکی رنگ شادی ندید
همه مردمان در سر اندیشه دار
ز «آبان» و «مزدا» بخواهند کار
یکی گُرد شاه دلاور سرشت
که «زَو» نامور بود و جایش بهشت
پدید آمد از سرزمین مهان
یل نامور شاه گُندآوران
سپاه دُژَم خوی تورانیان
به اندیشه نیک ایرانیان
فرو کوفته تار و مار و نگون
بدین کار «آبان» شدی رهنمون
همه مردمان بس به پا کوفتند
زمین و زمان را به هم دوختند
چنین خواندند جشن «آبانِگان»
کنون بخت ما شاد و دلها جوان
ز «آبان» و از ما بر آن کس درود
که تارش بُوَد شادی و داد پود
پرستش ببایست کرد این خدای
خداوند جان و خداوند جای